این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست

اصغر به گهواره لبیک یاری گفت

اصغر به گهواره لبیک یاری گفت
لبیک جانبازی با اه و زاری گفت
چون بانگ هل من ناصر را شنید اصغر
از سوی میدان در حرم ان کودک مضطر
امد به جنبش شیرو خواره مظر داور
اندر جواب باب خود لبیک یاری گفت
گفتا که ای بابا ز میدان در حرم برگرد
از قتلگه یک لحظه ای تاج سرم برگرد
در این زمین پر بلا من یاورم برگرد
او پاسخ بابای خود با اشک و زاری داد
بی کس نگشتی ای پدر باز اند ر این صحرا
بر کربلا ی پر بلا من یاورم بابا
برگرد و اندر خیمه گه لطفی بمن بنما
این نکته را ان غنچه گل با بیقراری گفت
من خود ندانم رو کنم در سوی قربانگاه
برگرد و گیرم در بغل ای یکه شاهنشاه
با خود بابا مرا بر تو کنون این راه
در گوشه گهواره با امید واری گفت


برچسب‌ها: اصغر به گهواره, لبیک و یاری گفت, این حسین کیست
+ نوشته شده در  یکشنبه هجدهم خرداد ۱۴۰۴ساعت 16:34  توسط امیر  |